امام خمینی(ره) و مردم سالاری و وحدت و انسجام در جامعه اسلامی
«بخش سوم»
تا اینجا مقدمه بحث بود،از اینجا وارد اصل مسئله میشویم که مبانی نظریه چیست؟
چند موردش را خیلی به اختصار عرض میکنم.
اولین مبنا برای این نظریه همان مسئله بیعت است و امام بارها حتی در مصاحبه های قبل از ورود به ایران به کلمه بیعت استناد کرده اند.امام نظامی را مردم سالار و توام با دموکراسی میدانند که متکی به بیعت باشد بنابر این بیعت مترادف میشود با مراجعه به آرا عمومی.ممحض شدن بیعتبه اهل حل و عقد،یک مفهومی است که در همین مردم سالاری غیر مستقیم و دموکراسی غیر مستقیم وجود دارد و سالها متداول بوده و الان هم هست.بالاخره نمایندگان مجلس انتخاب میشوند و با واسطه به وضع قانون می پردازند.در واقع، بیعتیک نوع مردم سالاری با واسطه است و اهل حل و عقد افراد شناخته شده قابل قبول در جامعه هستند که چیزی را انتخاب می کنند.در عقبه اولی،عقبه ثانیه و بیعت رضوان هم همه نبودند فقط نمایندگان که افراد مورد قبول مردم بودند با پیغمبر بیعت کردند.یا در مورد امیرالمومنین هم همه در کوفه نبودند . به تعبیر خود امام، مهاجرین و انصار وقتی بیعت کردند دیگر کسانی که اینها را به نمایندگی قبول دارند حق رد و حق اعتراض ندارند.
در اصل ششم قانون اساسی آمده است که کلیه امور متکی به آرای عمومی است.همین عبارت در مصاحبه های امام در پاریس دیده می شود.این نشان میدهد که در تدوین اصل ششم قانون اساسی دقیقا از تعبیرات خود امام استفاده شده است و خیلی روشن و واضح است که بیعت میتواند یکی از مبانی این اصل باشد.
مبانی دوم مسئله شورا است.در شورا هم این شبهه وجود دارد که مشورت با چه کسی؟ وقتی ما مردمسالاری میگوییم یعنی همه و وقتی شورا را مطرح میکنیم یعنی با صاحبنظران. وقتی صاحبنظران مورد قبول مردم نظر میدهند،به طور غیر مستقیم نظر مردم است.تا مادامی که تمام افراد جامعه صاحبنظر نشدهاند و به این مرحله از رشد اجتماعی نرسیدهایم،چارهای جز مردم سالاری و دموکراسی با واسطه نداریم;نه ما،همه دنیا.سومین مبنا،مبنای امر به معروف و نهی از منکر است که هم مبنای اصل تشکیل حکومت است و هم مبنای نحوه آن. وقتی مردم حق اعتراض دارند،حق رای هم دارند.به این مطلب هم در فرمایشات امام از جمله در "تحریر الوسیله" استناد شده است.
چهارمین مبنا به تعبیر روایی"النصیحة لائمة المسلمین"است،انتقادازمسئولان،منتها در سخنان امام این جمله سر و ته شده بدون این که در معنا تغییری داده بشود.قسمتی از فرمایشات امام همزمان با هشتسال جنگ تحمیلی و مقاومت شکوهمند ملت ایران است که بسیار دقت میکردنددولت تضعیف نشودودرآن مدت مسئله مبانی مردم سالاری رابه گونه ای مطرح نمیکردند که ملت دربرابردولت قراربگیرد.چون اگر مسئله راازحوزه اندیشه وفکر بیرون ببریم و ژورنالیستی و روزنامه ای(یا روزی نامه ای)بکنیم آن وقت معنای آن رو در رو قرار دادن مردم و دولت میشود. مرتب بگوییم مردم مردم مردم.
گویا دولت یک راهی میرود مردم راه دیگری.اِبا داشتند ازاین که مردم در برابر دولت مطرح بشوند. و می گفتند:مردم از دولتاند و دولت از مردم;مردم پشتیبان دولت اند و دولت خدمتگزار مردم.در این جا مسئله نقد دولت به این صورت مطرح می شد که دولت باید خدمتگزار مردم باشد و نباید از مردم جدا بشود.
درآن زمان،عده ای به دلایلی دولت رادوست نداشتند وامام به اینها بهانه نمیدادکه از فرمایشات امام در مخالفتبا دولت استفاده کنند.آن موقع دولتیک تنه در برابر دنیا ایستاده بود،تمام دنیا صدام را تقویت میکردند.
مبنای پنجمی که برای اندیشه امام از فرمایشات میتوان استخراج کرد مسئله رضایت عمومی است;یعنی عملکرد نظام اسلامی باید به گونه ای باشد که عموم راضی باشند.
وقتی این قسمت از بحث مطرح میشود معمولا این سوال مطرح میگردد که اگر مردم نخواستند چی؟! جواب این سوال روشن است;چرا باید نظام کاری کند که مردم نخواهند،نظام باید کار خودش را تصحیح کند،باید به گونه ای عمل کند که مردم بخواهند،نظام باید رویه اش را تصحیح کند.رویه اش را تصحیح کند به این معنا نیست که از اسلام و احکام اسلام دور بشود بلکه باید روش های اجرایی خودش را تصحیح بکند که رضایت عمومی را همراه داشته باشد.حاکم مالک اشتر باشد یا دیگری رضایت عمومی را داشته باشد.
اصلا شاهکار اصلی امام این بود که توانست کاری کند که مردم بگویند اسلام.تأسیس جمهوری اسلامی و تدوین قانون اساسی هم از کارهای امام بود اما کار اصلی امام در نظام سیاسی این بود که مردمی را تربیت کرد که گفتند فقط اسلام.
این شاهکار امام است.در یکی از مصاحبه ها خبرنگار از امام سوال میکند که شما چه سمتی را درنظام و دولتی که تشکیل میدهید می پذیرد؟ امام می فرمایند من هیچ مسئولیتی نخواهم داشت.کار اصلی من نظارت بر همه امور و ارشاد است.یعنی اگر مسئله ارشاد فراموش بشود این سوال پیش میآید که اگر مردم نخواستند چی؟
بنابر این،پیش فرض مشروعیت نظام،مردم سالاری و جمهوری اسلامی این است که مردم، مردمی مسلمان،اسلام خواه،خداجو و ملتزم به احکام اسلام و شرعیت اسلام باشند و اگر این پیش فرض از دست رفتباید دو مرتبه احیا بشود.لذا این تضمین و تامین بزرگترین کاری است که در نظام اسلامی انجام میگیرد.
حجت الاسلام والمسلمین عمید زنجانی
:: موضوعات مرتبط:
متفرقه ,
,
:: بازدید از این مطلب : 730
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0